خداحافظ پوشک
سلام؛
از تاریخ 16 فروردین 93 وقتیکه گلم 2 سال و 4 ماهش تموم شده بود،پروژه از پوشک گرفتنش رو شروع کردم،روزها بدون پوشک بود و خودم هر ساعت میبردمش دستشویی، و هر وقت ازش میپرسیدم دستشویی داری? جوابم رو میداد، شبها و مواقعی ک بیرون میرفتیم پوشکش میکردم، که فقط یکبار ی ذره پوشکش رو خیس کرد و بقیه مواقع پوشک کاملا خشک میموند.در کل این مدت سه ، چهار بار خودش رو خیس کرد.
شنبه هفته بعد23 فروردین، محمد رو پوشک کردم و رفتیم رستوران برای خوردن شام، که محمد اونجا برای اولین بار گفت:جیش دارم. و از اون روز به بعد هر وقت دستشویی داره خودش اعلام میکنه . و دیگه پوشک نمیشه؛حتی شبها.
نفس من از شیطونیهاش که بگذری در کل پسر خیلی خوب و آرومی هست،به جرات میتونم بگم توی هیچ کدوم از مراحل: گرفتن از پوشک و شیر و شیشه و .... من رو اذیت نکرد.
امروز جمعه 29 فروردین بود و حدودا دو هفته است که پسرکم برای خودش مرد شده.
این روزها....
***از وقتی شروع به گرفتن پوشک کردم، شبها پیش خودم خوابید و چند روز پیش ازتلویزیون شنیدم که بهترین سن جدا کردن اتاق کودک 5 سالگی و اگر خیلی اصرار به اینکار دارید از 3 سالگی هست،من هم تصمیم گرفتم تا 3 یا 4 سالگی (بستگی به شرایط محمد داره)پسرم رو کنار خودم بخوابونم.
***شبها برایش لالایی میخونم.محمد:حلف نزن،سرم میشکنه.(منظور:حرف نزن سرم درد میگیره)
***وقتی میخواد براش لالایی بگم یا ادامه ی قصه رو تعریف کنم:فلیبا:حلف بزن.من بهش میگم:مگه سرت نمیشکنه من حرف بزنم?
محمد : سرم میش امیکنه(سرم نمیشکنه).....در کل بجای نه=ا
***امشب با فرهاد رفتیم بیرون و برای نفسم خرید کردیم.چند تا لباس و شلوارک و ....برای بهار و تابستونش! به شادی بپوشی عسلم.
پسرم خنده های تو به من می فهماند، که چه جای دوست داشتنی و زیباییست دنیا....برایم بخند