پسر پاییزی منپسر پاییزی من، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره
پسر بهاری منپسر بهاری من، تا این لحظه: 8 سال و 11 روز سن داره

از تو برای تو مینویسم...

بچه هامون مسافرند

بچه هامون مسافرند💔💔💔 حتما بخونید 💔💔💔 یه روزی میاد که جای خالیشون تو اتاق بد جور حس میشه .. یه روزی میاد که دلتون برای صداش تنگ بشه .. یه روزی میاد که آرزو کنی بغلش کنی ..  یه روزی میاد که دلت برا ریخت و پا شاش تنگ میشه.. یه روزی میاد که دوست داری تا صبح پیشت بخوابه و  تو بوش کنی و تا صبح نگاش کنی.. اونوقت میگی .. چه زود بزرگ شد.. اونوقت میگی .. چقدر عجله داشتم برا بزرگ شدنش .. اونوقت میگی کاش کوچیک بود.. اونوقت میگی .. اگه کوچیک بود .. بیشتر بغلش میکردم .. بیشتر میبوسیدمش .. بیشتر باهاش  بازی میکردم .. میذاشتم گاهی تو تخت من بخوابه .. اون وقتی که صدام میکرد و من سرم تو دنیای مجازی بود.. نمیگفتم ، مگه نمیبین...
14 آذر 1394

باران

هوا ابری است، نفس بالا نمی آید..  بزن باران،" نوازش کن، تن رنجور مردم را...  زمین حال بدی دارد.....! بزن باران  بزن اکنون، ک اکنون فصل مرگ است  بزن بر سنگ سخت سینه من  بزن تا آب گردد کینه من  بزن من تیره ام، پاکم کن از درد  بزن باران  بزن این قصه آغازی ندارد  بزن این غصه پایانی ندارد  منم قصه منم غصه  منم درد  بزن باران، بزن من بیقرارم  شرابم، خالصم  آبم زلالم  بزن باران  بزن تا سنگ هم از عشق گوید  بزن تا از زمین خورشید روید  بزن تا آسمان تفسیر گردد  بزن تا خوابها تع...
12 بهمن 1393

خدایا شکرت

ﯾﻪ ﺭﻭﺯﺍﯾﯽ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﻮﻥ ﻫﺴﺖ،ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻕ  ﺧﺎﺻﯽ ﻧﻤﯽ ﺍﻓﺘﻪ ... ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﺍ ﻣﯿﮕﯿﻢ : ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ...ﺧﺴﺘﻪ ﮐﻨﻨﺪﻩ !!... ﻭﻟﯽ ﺣﻮﺍﺳﻤﻮﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﻧﺴﺖ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﯼ ﺑﺪى تو اين روزا  بيفته که روزى صد بار دعا کنى کاش همون روزا بازهم تکرار بشن....  ﺧﺪﺍﯾﺎﺍﺍﺍﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺭﻭﺯﺍﯼ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ اما بى مصيبت ات ....هزاران بار  ﺷﮑــــــــــــــــﺮﺕ ...
3 دی 1393

یادش بخیر...

یــــادش به خیــــر آن بــوی بـــاران قــدیمـــی آن شـــــــــــمعــدانی ها و گلدان قدیمی بوی پــــــدرهایی که بابا مانده بودند بوی همان آب و همان نان قدیمی بوی خوش آغوش گرم مادرانه امنیت چین دار دامان قدیمی یـــــــــادش به خیر آن چاشتــــــــــی های پف آلـــــود بوی پنیـــــــــــر و نــــــــان و ریحــــان قدیمـــــی چای همیـــــــــــــــشه حاضــــر مادر بزرگـــــم آن کرســـــی و آن حوض و ایوان قدیـــــمی یـــــادش به خیر آن قهــــرهای کودکانه چشمان غمگین و پشیمان قدیمی شیرینی آن آشتی های دوباره بوسیدن روی رفیقان قدیمی یــــــــــادش به خیــــر آن لحظه های خوب رفته ای کــــــــ...
3 دی 1393

بعضی ها

بعضی ها؛ شبیه عطر بهارنارنج هستند در کوچه پس کوچه های پیچ در پیچ دلت، نفس میکشی... آنقدر عمیقند؛ که عطر بودنشان را مي تواني تا آخرین ثانیه ی عمرت؛ در وجودت ذخیره کنی... بعضی ها؛ شبیه ماهی قرمز کوچکی هستند که افتاده اند در تنگ بلورین روزگارت؛ جانت را با جان و دل در هوایشان؛ تازه میکنی... بعضی ها؛ آرامش مطلقند؛ لبخندشان... تلالو برق چشمانشان؛ صدای آرامشان... اصلِ کار، تپش قلبشان... انگار که یک دنیا آرامش را به وجودت تزریق میکند ... و آنقدر عزیزند؛ آن قدر بزرگند که میترسی نباشند و تو بمانی و یک دنیا حسرت... بعضی ها؛ بودنشان... همین ساده بودنشان... همین نفس کشیدنشان؛ ...
3 دی 1393

خنده بازار

  معنی لغات از اون لحاظ: باید بیشتر فین کنی : Morphine ﻭﺍﻧﺖ : ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ ﺁﺯﺍﺩ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﻓﯿﻠﺘﺮ ﮐﺮﺍﭼﯽ : ﭘﺲ ﺗﮑﻠﯿﻒ ﻧﺎﺷﻨﻮﺍﯾﺎﻥ ﭼﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ؟ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﺷﺪ؟ : Keyboard ﮔﻨﺪ ﺯﺩﯼ ﺑﻪ ﻫﻤﺶ :Already ﺣﺮﻑ ﻣﻔﺖ : Freezer ﻧﻠﺴﻮﻥ ﻣﺎﻧﺪﻻ : ﻧﻠﺴﻮﻥ ﺍﻭﻥ ﻭﺳﻂ ﮔﯿﺮ ﮐﺮده.. ﺳﻮﻏﺎﺗﯽ : ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺧﻮﺍﺭ : ﺧﻮﺍﻫﺮ ﻣﻮﺭﭼﻪ ... ﻓﺤﺸﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﺭﯾﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﺑﻬﻢ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ ﮐﺎﻟﺴﮑﻪ : ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﯽ ﯾﮏ ﻣﯿﻮﻩ ﯼ ﮐﺎﻝ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩ ﭼﻬﺎﺭ ﻣﺤﺎﻝ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ : ﻣﻤﮑﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﻋﺪﺩ ۴ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺷﺎﻧﺲ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ ﻣﺸﺮﻭﺑﺎﺕ : ﺭﻭﺑﺎﺕ ﻣﺸﻬﺪ ﺭﻓﺘﻪ ﮐﺘﻪ ﻣﺎﺳﺖ : ﺁﻥ ﮔﺮﺑﻪ مال ماست. ﮔﻮﮔﻮﻟﯽ : ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺑﺮﻭﺱ ﻟﯽ ﻭ ﮔﻮﮔﻮﺵ ﺟﻨﺴﯿﺘﯽ : ﺷﻬﺮ ﺍﺭﻭﺍﺡ ﻭﺍﻭﯾﻼ : ﻭﯾﻼﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺭﺵ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﻫﻤﻪ ﺑﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﻣﻨﺎﺟﺎ...
28 تير 1393

آدمهای ساده را دوست دارم

آدمهای ساده را دوست دارم. همان ها که بدی هیچ کس را باور ندارند. همان ها که برای همه لبخند دارند.  همان ها که همیشه هستند، برای همه هستند. آدمهای ساده را باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعتها تماشا کرد؛  عمرشان کوتاه است. بس که هر کسی از راه می رسد یا ازشان سوء استفاده می کند  یا زمینشان میزند یا درس ساده نبودن بهشان می دهد. آدم های ساده را دوست دارم. بوی ناب “آدم” می دهند. ...
19 تير 1393

میدونی فقر چیه ؟

 فقر چیست؟ ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ۲ ﺗﺎ ﺍﻟﻨﮕﻮ ﺗﻮﯼ ﺩﺳﺘﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﻭ ۲ ﺗﺎ ﺩﻧﺪﻭﻥ ﺧﺮﺍﺏ ﺗﻮﯼ ﺩﻫﻨﺖ ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﺭژ ﻟﺒﺖ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺍﺯ ﻧﺦ ﺩﻧﺪﻭﻧﺖ ﺗﻤﻮﻡ ﺑﺸﻪ ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﺷﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﺟﻠﻮﯼ ﻣﻬﻤﻮﻧﺖ ﻣﯿﺬﺍﺭﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﻡ ﺩﯾﺸﺐ ﻭ ﻓﺮﺩﺍ ﺷﺐ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺕ ﺑﻬﺘﺮ ﺑﺎﺷﻪ ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﻣﺎﺟﺮﺍﯼ ﻋﺮﻭﺱ ﻓﺨﺮﯼ ﺧﺎﻧﻮﻡ ﻭ ﺯﻥ  ﺻﯿﻐﻪ ﺍﯼ ﭘﺴﺮ ﻭﺳﻄﯿﺶ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺣﻔﻆ ﺑﺎﺷﯽ ﺍﻣﺎﺗﺎﺭﯾﺦ  ﮐﺸﻮﺭ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﻭ ﻧﺪﻭﻧﯽ ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﺗﻮﯼ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺁﺷﻐﺎﻝ ﺑﺮﯾﺰﯼ ﻭ ﺍﺯ ﺗﻤﯿﺰﯼ  ﺧﯿﺎﺑﻮﻧﻬﺎﯼ ﺍﺭﻭﭘﺎ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﻨﯽ ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﭼﻬﺎﺭﺻﺪ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺗﻮﻣﺎﻧﯽ ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺸﯽ ﻭ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﺭﻭ ﺭﻋﺎﯾﺖ ﻧﮑﻨﯽ ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﺩﻡ ﺍﺯ ﺩﻣﻮﮐﺮﺍﺳﯽ ﺑﺰﻧﯽ ﻭﻟﯽ ، ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪﺑﭽﻪ ﺍﺕ ﺟﺮﺍﺕ ﻧﮑﻨﻪ ﺍﺯ ﺗﺮﺳﺖ ﺑﻬﺖ ﺑﮕﻪ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺣﺴﺐﺍﺗﻔﺎﻕ ﻗﺎﺏ ﻋﮑﺲ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﻪ ﺍﺕ ﺭﻭ ﺷﮑﺴﺘﻪ ...
19 تير 1393

داستان شما ثروتمندید؟

هوا بدجورى طوفانى بود و آن پسر و دختر كوچولو حسابى مچاله شده بودند. هر دو لباس هاى كهنه و گشادى به تن داشتند و پشت در خانه مى لرزيدند. پسرك پرسيد: ببخشيندخانم! شما كاغذ باطله دارين؟؟؟؟كاغذ باطله نداشتم و وضع مالى خودمان هم چنگى به دل نمى زد و نمى توانستم به آنها كمك كنم. مى خواستم يك جورى از سر خودم بازشان كنم كه چشمم به پاهاى كوچك آنها افتاد كه توى دمپايى هاى كهنه كوچكشان قرمز شده بود. گفتم: بيايين تو يه فنجون شيركاكائوى گرم براتون درست كنم. آنها را داخل آشپزخانه بردم و كنار بخارى نشاندم تا پاهايشان را گرم كنند. بعد يك فنجان شيركاكائو و كمى نان برشته و مربا به آنها دادم و مشغول كار خودم شدم. زير چشمى ديدم كه دختر كوچولو فنجان خالى را د...
4 اسفند 1392