شیرینی زندگی من
سلام عزیز دلم.امروز میخوام از شیرین زبونیهاو شیرینکاریهات بنویسیم.
1.اسم بیشتر ماشینها رو بلدی و هر وقت بیرون میریم ماشینهایی رو که اسمشون رو بلد نیستی رو میپرسی و اونهایی رو هم که بلدی خودت میگی.مثل:رانا.ام وی ام.پراید.دویست و شش.سمند.پژو .وانت.امبولانس.ماشین اتش نشانی.ماشین پلیس....
2.شناختن چراغ راهنمایی و چراغ خطر.و معنی سبز و قرمز و زرد چراغ راهنمایی.همیار پلیس کوچولوی من به ایستادن پشت چراغ قرمز خیلی حساسی.
3.خیلی دوست داری بدونی کلمات مختلف به انگلیسی چی میشن. و بیشتر کلمات رو میپرسی!مثلا:ماهی به انگلیسی میشه؟؟ و کلمات زیادی رو به انگلیسی بلدی .مثل:ماهی.کوسه.نهنگ.لاک پشت.موز.سیب.اب.توت فرنگی.هندوانه.و....
4.وقتی یه متن رو میبینی بهم میگی:اینجا نوشته؟؟یا اینجا چی نوشته؟
5.قوه تخیل خیلی قوی ای داری.داستانهای خیلی قشنگ توی ذهنت میسازی و با آب و تاب برامون تعریف میکنی.
6.خونه مریمی بودی و من دانشگاه.تا نون رو توی دهنت گذاشتی .گفتی:داغ بود سوزیدم.مریمی بهت گفته چی؟؟تو هم با خنده شدید گفتی:سوزیدم.
7.چند شب پیش داشتی شام میخوردی.یدفعه گفتی:آی لپم.من گفتم:با دندونت لپتو گاز گرفتی عزیزم؟..شما هم گفتی:بی ادب چرا لپمو گاز گرفتی؟؟من و بابا فرهاد با تعجب بهت نگاه کردیم.شما هم گفتی::با شماها نبودم که با دندون خودم بودم.
8.امروز صبح سبد اسباب بازیهاتو اوردی و ریختی روی زمین.یدفعه دیدم خوابیدی روی زمین و با خنده شیطنت امیز دوتا دستاتو کنار هم مشت کردی.من حواسم بهت بود.شماهم همش بهم نگاه میکردی و میخندیدی.بهت گفتم چی شده؟گفتی هیچی.خیلی دوستت دارم.منم گفتم:منم دوستت دارم مامان چی تو دستات داری؟با خنده گفتی:هیچی،منم حسابی مشکوک شده بودم.اومدم و دیدم.توی دستات موچین داری.مثلا قایمش کرده بودی.من نفهمم
9.ماهیها تو که میاری و میچینی.میگی :مامان همه رو چیچوندم
10.شب قبل ازخواب حالم خیلی بدبود.قبل ازخوابیدنت همش حالمومیپرسیدی! شب خوابیدی وتاصبح چشماتوبازکردی.گفتی:مامان حالت خوبه؟دیگه اینجات درد نمیکنه؟
درود بر دست هاي تو باد
آنگاه که پر مي کشند به سوي من
که سپيدي شان آوازم
و بوسه هاشان حيات من است
پاهايت رودي از تداوم
چونان رقاصه اي که با جاروبي مي آويزد
امروز در رگ هايم
خون تو جاري است
جرياني لطيف
سادهوابدی
دوستت دارم