پسر پاییزی منپسر پاییزی من، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 29 روز سن داره
پسر بهاری منپسر بهاری من، تا این لحظه: 8 سال و 12 روز سن داره

از تو برای تو مینویسم...

محمد در 18 ماهگی

1392/3/12 2:14
نویسنده : fariba
1,641 بازدید
اشتراک گذاری

محمد ببعی میگه؟               بع بع*****************گاوه میگه؟                 ماما

هاپوه میگه؟                    هاپ هاپ**************خروسه میگه؟              قوقو

دایی میگه؟                    پخ پخ****************محمد میگه؟                  ترس

رویا میگه؟                     هیس هیسساکت(همراه با در اوردن شکلک مذکور)

محمد مامان و دوست داری؟          نه نه

تلفن که زنگ میزنه!سریع میگیری دستت و میگی:عباس عباس...علی علی...(همه کلمات رو دوبار تکرار میکنی)

تا صدای دایی رو بشنوی یا ببینیش میگی:پخ پخ پخ(یعنی بخورمت)

تمام اعضای بدنت رو میشناسی(مو.سر.دندون.زبان.چشم.دست.پا.ناف.بینی......

هر کاری که بکنیم یا هر صدایی که در بیاریم تقلید میکنی.

الکی سرفه میکنی تا جلب توجه کنی و ما بگیم:آخ آخ آخ....ای جانم.... بعد میخندی

هر وقت سرفه میکردی من میزدم پشت کمرت.چون دستت به پشت کمرت نمیرسه خودت میزنی به سینه ات.

وقتی کار بد میکنی:سرتو تکون میدی و میگی:آخ آخ و زبونتو گاز میگیری.

عاشق رقصیدنی و بمحض نشستن توی ماشین ضبط رو روشن میکنی و صداشو زیاد ...بعد هم که.......قر میریزیخنده

تلویزیون رو خاموش و روشن میکنی.

ویک کار خیلی خیلی خطرناکت بالا رفتن از روی دسته مبلها و نشستن روی اپن آشپز خونه.این کارت منو دیوونه میکنه.باعپ میشه که توی آشپزخونه نرم و همه کارهام روی هم انباشته بشه.

*********************************

کلماتی که جدیدا یاد گرفتی:

علی/عمه هما/ترس/ت ترس(به معنی نترس)/ترش/آینه/جیز/اوخ/وای/آی/باف(به معنی ناف)/بخواب/بد/بامپ(لامپ)/نی نی/حمام/و......بقیه اش فعلا یادم نیست.

******************************************

در ادامه مطلب عکسهای گل پسری

                 

چهارشنبه خونه عمه زری من....

محمد و توتو(پرنده ایی که اولش میخواست به قصد کشت خفش کنه اما بعد ازش ترسید.محمد بغل شوهر عمه مامانی

اون روز برای عمه زری تولد هم گرفتن که این هم عکس کیک تولد

محمد و سارا دختر دوست بابا فرهاد که امشب مهمون خونمون بودن

این هم یک پسر گل

دوستت دارم عشق مامان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)

مامان یاسمن و محمد پارسا
12 خرداد 92 9:44
فدای شیرین زبونیات عزیز دلم
مامان رادمهر جوجو
12 خرداد 92 9:58
ای جااااااااااااااااااا نم حرف زدنش و قربون
مامی کوروش
12 خرداد 92 10:07
من لباس مشکی برای بچه دوست ندارم ، ولی این لباس ها عجیب به پسملی میاددد خصوصا با اون لبخند کج شیطنت امیزش
مامان محمدحسین
12 خرداد 92 20:54
الهی خاله قربون اون کارای شیرینت بره عسلم. بووووووووووووس
مامان امیـــــرعلی (پســـرکــــــ شیطـــون)
13 خرداد 92 3:23
سلام گلم ... فریبا جون برای سفارش دادن سی دی بلاگ از 50 تا پست شروع میشه و آخرین پستی که میتونی سفارش سی بلاگ و بدی 200 تا هست ... میتونی هر 200 تا پستی که گذاشتی سفارش سی دی شو بدی ... من خودم دوباره 200 تا پست بعدی رو هم سفارش میدم تا همیشه براش بمونه... امیدوارم خوب توضیح داده باشم
مامان حسنـــــــــا
13 خرداد 92 10:32
قربون این گل پسرمون برم ک اینقدر شیرین زبون شده عاشقشم
مامانی اگه امکتنش هست مبل و از پشت اپن بردا خدای نکرده نیوفته از روی اپن


جای دیگه نمیتونم بذارم.بخدا خونمون مثل مسجد شده.همه وسایلمو گذاشتم کنار.........
مامان افسانه
13 خرداد 92 16:20
الهییی قربون اون شیرین زبونیهات برم عزیزم بوس بوس
مامان یاسمن و محمد پارسا
13 خرداد 92 17:31
اپم عزیزم
متین مامی ایلیا
13 خرداد 92 18:39
سلام دوست خوبم ممنونم که به وبم سر زدی و نظر گذاشتی و شریک غمم شدی واقعا به دوستی با شما افتخار میکنم محمد حسین جونم و ببوس
شقایق مامان آرشا
15 خرداد 92 1:21
فرهنگ لغاتی داری هااااااا خاله جون
مامان افسانه
15 خرداد 92 15:36
مامان ستیانفس
19 خرداد 92 11:05
گل پسری حسابی شیرین زبونی میکنه خاله قربونش بره
متین من
19 خرداد 92 16:52
آفرین به محمدحسین که همه اعضاب بدنش میشناسه صدای حیوانات در میاره باهوش خاله ای وای میری روی اوپن اشپزخونه متین من هم عادت کرده میره روی مبل پریز برق میزنه لامپ روشن خاموش میکنه کلی بوس واسه پسر خوشکل
مامان بهراد
24 خرداد 92 1:43
سلام..مثل اینکه روی اپن رفتن عادت همه ی بچه ها شده.آخه بهراد هم چند وقتیه میره رو اپنانشاالله که همیشه زیر سایه ی پدر ومادر سلامت باشند...یک دنیا بوس برای لپ های خوشگلت عزیزم
مهسا مامان نورا
4 شهریور 92 17:00
واااااااااااااااااای چه پسمل نازی با نورا یمن دوست میشی پس یه سر بیا وبمونما لینکتون میکنیم.