ثبت نام پیش دبستانی
دیروز گل پسری رو با بابایی برای مصاحبه پیش دبستانی بردیم. بابا فرهاد سرکار بود و نتونست همراهمون بیاد.
یه سری از سوال هایی ک از محمدم پرسیدن و جوابهایی که پسرم داد:::
دوتا چوب با چی بهم وصل میکنن؟؟
-با پیچ
بری نونوایی نون تموم شده باشه چکار میکنی؟؟؟
-میرم از یه نونوایی دیگه نون میخرم
نون از چی درست میشه؟؟؟
-خمیر
ازدواج چیه؟؟؟
محمد هیچی نگفت سرش انداخت پایین. بعدا بهش گفتم چرا جواب ندادی گفت خجالت کشیدم
و یه سری سوال دیگه
به هر حال دیروز صبح ثبت نام گل پسرمون در دبستان ادب برای مقطع پیش دبستانی تکمیل شد.
انشالله موفق باشی عزیزدلم
پسرم ، عزیزترینم
با تو بودن احساس قشنگی در من بوجود میآورد که به هیچ عنوان قادر به توصیفش نیستم.
شنیدن صدای دلنشینت گرمایی را در وجودم بیدار میکند که هرچه درد و غم هست را از من دور میکند.
دیدن چشمان زیبا، شیطون و مهربانت در من شور زندگی بوجود میآورد.
دستان کوچک و کودکانهات وقتی که به دور گردنم حلقه میزنند مرا با خود به دنیایی می برند که هیچ چیز را با آن معاوضه نخواهم کرد.
حرف زدن و درددل کردن با تو آرامشی دارد که همهی چیزهای دیگر را از یادم میبرد.
عزیزترینم، از صمیم قلبم دوستت دارم و بهترینها را برایت آرزومندم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی