ما برگشتیم
سلام به پسر عزیزم که با وجودش گرمابخش زندگیم شده. عزیز مامان ما٢٨ فروردین چهارشنبه حدودا ساعت٣ بعد از ظهربه سمت مشهد حرکت کردیم و شب رو بابلسر خوابیدیم وپنجشنبه صبح از بابلسر به طرف مشهد رفتیم و شب به مشهد رسیدیم و یکشنبه ساعت ٤(ساعت ٤صبح دوشنبه)به خونه برگشتیم. سفر فوق العاده ای بود و به هممون حسابی خوش گذشت.فقط بابایی از دست شما در امون نبود چون تا از ماشین پیاده میشدیم میرفتی بغل بابایی و پیش هیچ کس نمیرفتی!!!(مثلا من و فرهاد مامان باباتیم ). **فقط پسرک من از اولین شب سفر تب کردی و نذاشتی مامان تا صبح بخوابه و خدارو شکر صبح سرحال بودی اثری از تب تو وجودت نبود.ولی دوباره شب بعد و شب بعدو... کلا هر شب توی سفر تب داشتی و ...