پسر پاییزی منپسر پاییزی من، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 29 روز سن داره
پسر بهاری منپسر بهاری من، تا این لحظه: 8 سال و 12 روز سن داره

از تو برای تو مینویسم...

بازی وبلاگی

1392/4/6 3:09
نویسنده : fariba
338 بازدید
اشتراک گذاری

ممنونم از مامان حسنا جونم که لطف کردن و ما رو انتخاب کردن تادربازی وبلاگی شرکت کنیم.

بزرگترین ترس زندگیت؟

ترس از مرگ عزیزانم و خودماسترس

اگر ٢٤ساعت نامرئی میشدی چکار میکردی؟

به خونه همه آشناها میرفتم تا ببینم پشت سر من چی میگناز خود راضی

اگر غول چراغ جادو توانایی براورده کردن یک ارزو بین ٥ الی١٢ حرف رو داشته باشه.ان ارزو چیست؟

سلامت عزیزانملبخند

از میان اسب.سگ.پلنگ.گربه.عقاب کدام را دوست داری؟

چون متولد سال اسب هستم.اسبنیشخند

کارتون مورد علاقه کودکیت؟

گربه_سگزبان

در پختن چه غذایی تبحر نداری؟

دلمه.کوفته.و....از این قبیلخجالت

اولین واکنشت موقع عصبانیت؟

فریادزدن که از این بابت ناراحتمنگران

با /مرغ/دریا/اورانیوم/خسته/جمله بساز؟

پس از پالایش اورانیوم خسته از کار زیاد در کنار دریا به پرواز مرغ ماهیخوار چشم دوخت.از خود راضی

دوبیت شعری که خیلی دوستش داری؟

هرکس بد ما به خلق گوید*ما چهره به غم نمی نشانیم

ما خوبی او به خلق گوییم *تا هر دو دروغ گفته باشیم

اگر بخواهی با تونل زمان فقط به یک روز در زندگیت در گذشته و اینده سفر کنی.آن روز کدام است؟

آینده:آخرین روز زندگیم.ناراحت

چه رنگی هستی ؟چرا؟

سفید.چون سعی میکنم چیزی به دل نگیرم.عینک

اگه قرار باشه یک روز از ایران بری کدام کشور را برای زندگی انتخاب میکنی؟

کانادامژه

بهترین اس ام اس موجود در این باکس گوشیت؟

پیام تبریک پدرم که تولد محمد رو تبریک گفته بود.بغل

اگه قرار باشه سه نفر از آشناهات رو امشب دعوت کنی.انها چه کسانی هستند؟

پدر و مادر و برادرمچشمک

اگه قرار بود یک کلمه از لغت نامه زندگیت حذف کنی.اون کلمه چی بود؟

حسرتافسوس

اسم دیگری برای وبلاگت؟

بودنت نهایت آرزویمماچ

خودت رو شبیه چه میوه ای میدونی؟

لیموشیرینخنده

سه خصوصی اخلاقی بدت؟

عصبی/کم طاقت/زودرنجکلافه

کاشکی؟

کاش دوقلوهای قبلیم و قل دیگه محمد رو از دست نداده بودمگریه

 

دوستانی که به این بازی دعوت میکنم:

١.دوست من کوروش

٢دوست من محمد حسین

٣.دوستان من ایمان و پرستش

٤دوستان من یاسمن و محمد پارسا

٥.دوستان من محمدحسین و محمد طاها

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (7)

مامان محمدحسین
11 خرداد 92 10:16
ممنون مامانی شرکت کردم. خیلی جالب بود.
مامان حسنا
11 خرداد 92 10:34
توام جالب نوشتی خانومی
مامان دو بهونه قشنگ برای زندگی
11 خرداد 92 10:57
سلام عزیزم ممنون از دعوتت در اولین فرصت حتما انجام میدم ، فقط یه راهنمایی میخوام : خود سوال ها رو از وب شما باید کپی کنم ؟؟؟
مامان یاسمن و محمد پارسا
11 خرداد 92 14:08
ممنونم عزیزم بابت دعوتتون
مامان مهدیار
11 خرداد 92 17:01
سلام بازیه جالبی بود خوشبحالتون که واکسن 18 ماهگی رو زدید من که خیلی نگرانم پست تازه فهمیدمتون خیلی قشنگ بود منم به یاد نوزادیه مهدیارم افتادم واقعا چه زود میگذره به نظر من ما داریم دوران طلاییه زندگیمون رو میگذرونیم واقعا باید قدر این دورانو بدونیم
مامان امیـــــرعلی (پســـرکــــــ شیطـــون)
12 خرداد 92 2:22
عزیزم نوشته هات جالب بود... نمیدونستم قبلا دوقلو داشتی و این جوجه کوچولو ی قل دیگه هم داشته!!!
مامی کوروش
12 خرداد 92 10:06
فریبا جون ممنون که دعوتم کردی ، یک کم سرم شلوغه میام و می نویسم