پسر پاییزی منپسر پاییزی من، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره
پسر بهاری منپسر بهاری من، تا این لحظه: 8 سال و 11 روز سن داره

از تو برای تو مینویسم...

بابت خستگیهایم

1392/10/14 0:06
نویسنده : fariba
465 بازدید
اشتراک گذاری

من هم یک مادرم.مادری که عاشق فرزند خودشه.مادری ک حاضره از تمام خواسته های خودش بگذره برای آرامش و آینده فرزندش.من یک مادرم که شبهای زیادی بالای سر فرزندش بیدار بوده، من مادری هستم که یک عطسه کوچولو از پسرش کل دلشو میلرزونه،من یک مادرم که با وسواس خاصی رفتار و کارها وخوراک و ....بچه اش رو دنبال میکنه....من هم مادرم !!!هم یک انسان!!!گاهی خسته ام و کم حوصله.گاهی پرخاشگر میشوم و عصبی،گاهی ناراحتم ونگران !خب...همه اینها ک گفتم خصلتهای آدمیست.همیشه که شاد و پرانرژی نیستم.همیشه نمیتونم بخندم و پا به پای تو بازی کنم.محمدم اگر بعضی وقتها سرت داد میزنم یا دعوات میکنم.منو ببخش.خدا میدونه ک حاضرم بدترین دردهارو تحمل کنم تا تو یک سوزن به دستت نخوره.محمدم اینو بدون که مامان عاشقته و از همه دنیا بیشتر دوستت داره.فقط بعضی وقتها خیلی خسته ام...

پسرکم این پست رو گذاشتم تا بدونی توی دنیای آدم بزرگها مشکلات و استرسهای زیادی وجود داره که باعث میشه عصبی و بی طاقت بشن.و همون لحظه هاست که آدما زود از کوره در میرن و بعد خودشون پشیمون میشن.گلم با اینکه تو خیلی شیطون و وروجکی.اما میدونم هر بار که دعوات کردم خودم مقصر بودم و بعدش خودم از کارم پشیمون شدم و حتی گریه کردم...با اینکه این اتفاقات برامون کم اپیش میاد اما مامان رو بخاطر اون لحظه ها ببخش.

قلب من دموکراتیک ترین دولت دنیاست.

آنقدر که تورا نیز همچون خودم!نه بیشتر از خودم!دوست میدارد.

پسندها (1)

نظرات (1)

مامان دانیال- ویانا
14 دی 92 22:41
عزییییییییییزم اشکال نداره حتما محمد جونم وقتی بزرگ بشه خودش میفهمه که هر مادری نگران تربیت بچشه و میفهمه چه مامان گلی داره دوستتون دارم مامان فریبا و محمد حسین نازم