الان ساعت 2:35 نیمه شبه ،امروز شنبه بود و دیروز جمعه 9 خرداد و محمد من 2 سال و نیمه شد،بخاطر پر بودن وقتم با محمد فرصت نمیکنم زیاد نت بیام و چه خاطرات و شیرین کاریهایی رو برای نوشتن و ثبت کردن از دست دادم.امشب هم بی خوابی اومد سراغم و تصمیم گرفتم بیام برای گلم بنویسم.وای هنوز عکسها و خاطرات سفر عیدمون رو هم نذاشتم،خیلی به این وبلاگ بدهکارم!باید خیلی خلاصه و مهمترینها رو بنویسم: *توی پستهای قبل نوشتم که از پوشک گرفتمت و این مرحله رو با موفقیت و خیلی راحت پشت سر گذاشتی،حتی شبهایی که جایی مهمون باشیم و پوشکت کنم ،اصلا پوشکت رو خیس نمیکنی و شبها هم اگه دستشویی داشته باشی صدام میزنی،فقط گاهی ک مشغول شیطنت و بازی هستی خیلی کم لباستو خیس...