آکواریوم پسرک
توی سالن مجتمعمون ی آکواریوم بزرگ و خیلی زیبا درست کردن.توی پستهای قبلیم هم در مورد علاقه زیاد محمد ب ماهی و دریا و... نوشتم.پسرک از وقتی این آکواریوم رو دید .دوست داشت ی آکواریوم توی خونه داشته باشه.تا اینکه ی روز ک خونه بابایی بود'باحالت ناراحت ب بابایی گفت :من تو خونمون آکواریوم ندارم.و بابایی قول داد فردا برات ماهی بخره و بیاره خونمون.فردا شد و مامانی و بابایی با یه آکواریوم کوچولو و خوشگل و 6 تا ماهی اومدن خونمون.و مارو کلی خوشحال کردن.دستشون درد نکنه.اول 6 تاماهی خریدن ک توی یه هفته 5 تاش مردن و فقط لجن خوارش زنده موند.و سری بعد رفتیم برات ماهیهای کوچولو خریدیم.ک تا الان چندتا هم بهشون اضافه شده ک پسرک بهشون نوزاد ماهی میگه و از بس...