شیرین زبون
عشق کوچولوی من سلام... این روزا درگیر امتحانات هستم و کمتر میتونم باهات بازی کنم.شرمندم مامانی! شیطونک شیرینم عاشق حرف زدن بامزه ات هستم.جمله هایی میگی که اصلا باورم نمیشه سه سالته.چندتا از کارهای بانمکت رو مینویسم. *عکس العملهایی که موقع دیدن نی نی عمو حمید از خودت نشون دادی... 1.من کیارش رو بغل کرده بودم و راه میبردم،اومدی بهم گفتی:دیگه جا نداری منو بغل کنی. 2.مامان نیر بهت گفت :میخوای ی خواهر یا برادر داشته باشی؟با عصبانیت گفتی:این حرفارو نزن، اینجوری نگو. 3.کیارش تو بغلم بوداومدی یواش بهم گفتی:چرا بغلش کردی؟بزارش زمین. راستی یاد حرف بامزه نگار افتادم.روز اولی که داداشیش اومده خونه،گفته:ما بچه میخواستیم چکار؟؟؟ ...