پسر پاییزی منپسر پاییزی من، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره
پسر بهاری منپسر بهاری من، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 15 روز سن داره

از تو برای تو مینویسم...

عکسها و توضیحات دوسال و یک ماهگی

محمدم جایخی یخچال خونه مامانی و بابایی رو برداشته و داخلش نشسته و میگه:دایی جون بیب بیب بازی کنیم.  جویند همه هلال و من ابرویت*گیرند همه روزه و من گیسویت* از جمله این دوازده ماه تمام*یک ماه مبارک است آن هم،رویت* ***ادامه عکسها در ادامه مطلب***   وقتی توی اشپزخونه مامانی رفتیم با این صحنه مواجه شدیم(دست گل محمد) هدیه پایان سال اول من که مامانم یادگاری نگه داشته بود و محمد با دیدنش آواز نی نی بده و سر داد و در آخر نی نی رو کچل و به سطل زباله تحویل داد. کلماتی که محمدتا دوسال و یک ماهگی میتونه بخونه و اشکال هندسی که نامشون رو بلده::   ...
5 بهمن 1392

نه گفتن به کودک دو تا سه ساله

مدتی میشه که هر حرفی به محمد میزنم ازش کلمه:نه ،،،، رو میشنوم و از هر کاری که منعش میکنم هیچ اثری نمیبینم جز لجبازی!!!پسرک از صبح که از خواب بیدار میشه روی مبلها هست تا شب موقع خواب.البته کارهایی که روی مبل انجام میده جالبه!!!کشیدن برق تلفن،خاموش و روشن کردن چراغها،ایستادن روی دسته مبل و تهدید به انداختن خودش ،تکان دادن با شتاب تابلوها،کندن نوارهای دور مبل،کندن سنگهای مبل، بیرون کشیدن تشکهای مبل،گیر کردن بین مبلها و گفتن(الفتم)بر وزن و معنی نیفتم! خلاصه که من هیچ جور حریف پسرک نمیشم وهر بار با عصبانیت و کلافگی بهش میگم:نکن،و محمد با یک نگاه به من دوباره کار خودش رو تکرار میکنه و یک جورایی میتونم بگم لجبازی میکنه.بعضی مواقع که از ...
5 بهمن 1392
1